در دوران دیکتاتوری فرانکو بر تمام نمادها و نشانههای فرهنگی و قومیتی مهر بطلان زده شده و دستور داده شد که سخن گفتن به جز زبان اسپانیایی ممنوع شود، این اقدام فرانکو اعتراض اقلیتها و اقوام ساکن در مناطق مختلف اسپانیا را به دنبال داشت. در آن هنگام بود که باشگاه بارسلونا که در منطقه کاتالونیا بود به عنوان نماد اعتراض معرفی شد.
بارسلونا برای کاتالونیاییها بیش از یک باشگاه بود، مانوئل واسکز نویسنده و روزنامهنگار صاحب نام اسپانیایی میگوید که بهترین راهی که کاتالونیاییها ابراز وجود میکردند و مخالفت خود را با حکومت فرانکو اعلام میکردند، این بود که به جمع هواداران باشگاه بارسلونا بپیوندند. این برای آنها بهتر از پیوستن به گروههای زیر زمینی و مخالف دولت بود. در مقابل به رئال مادرید به عنوان نماد و آیینه تمام نمای دولت تمامیت خواه و فاشیست فرانکو نگاه میشد و به تیم پادشاهی شهرت یافته بود. همین مساله باعث شد تا رویاروییهای دو تیم به نوعی رنگ و بوی سیاسی به خود گیرد و فراتر از یک بازی فوتبال باشد.
شنبه از ساعت 19:30 دقیقه، دیدار سنتی فوتبال اسپانیا شروع خواهد شد و رئال مادرید و بارسلونا در یک الکلاسیکوی دیگر در سانتیاگو برنابئو مقابل هم صفآرایی خواهند کرد. پرگلترین الکلاسیکو در تاریخ 13 ژوئن سال 1943 روی داد که در آن دیدار رئال مادرید با نتیجهی 1-11 بارسلونا را شکست داد. البته این دیدار به پیشنهاد رئال مادرید (به علت خبر ارسال پیغام تهدیدآمیز وزیر کشور ژنرال فرانکو به بازیکنان تیم بارسلونا) از آمار و ارقام نتایج تاریخ الکلاسیکو حذف شد. پس از این دیدار؛ پرگلترین الکلاسیکو به تاریخ سوم فوریه 1935 برمیگردد که در آن دیدار باز هم رئال مادرید با نتیجهی 2-8 بارسلونا را در هم کوبید. بهترین برد بارسلونا نیز تفاوت چندانی با این نتیجه نداشت و آبیواناریها در تاریخ 23 سپتامبر 1950 با نتیجهی 2-7 موفق به شکست قوهای سپید مادرید شدند. این دو تیم تاکنون 228 بار بصورت رسمی در مقابل هم صفآرایی کردند که از این بین سهم رئال مادرید 91 برد، و سهم بارسلونا 88 پیروزی بوده و 48 بار نیز دو تیم به تساوی رضایت دادهاند. در این 228 دیدار رئال 385 گل و بارسلونا 371 گل وارد دروازهی حریف خود کردهاند که نشان از جذابیت این دیدار دارد.

در ابتدای دههی 50 بود که رقابت بین رئال مادرید و بارسلونا بسیار بیشتر از قبل شد. زمانی که آلفردو دیاستفانو در تیم میلوناریوس بسیار خوش درخشید و توجه هر دو باشگاه بزرگ اسپانیا را به خود جلب کرد. هر دو باشگاه قصد خرید ستارهی آرژانتینیِ آن روزهای جهان فوتبال را داشتند (دیاستفانو در سال 1957 تغییر ملیت داد و در 31 بازی با لباس تیم ملی اسپانیا به میدان رفت و طی این مدت 23 گل نیز برای اسپانیا بهثمر رساند). پس از کشمکشها و تلاشهای فراوان، سرانجام دیاستفانو که گمان میرفت به بارسلونا خواهد پیوست؛ تغییر عقیده داد و به رئال مادرید ملحق شد و یکی از عوامل اصلی موفقیتهای تیمش در آن دوره شد. آلفردو دیاستفانو در هفتم جولای 2014 در سن 88 سالگی دار فانی را وداع گفت و این اولین الکلاسیکو پس از درگذشت او است. حال بارسلونا باید در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو بدون دیاستفانو که برترین گلزن تاریخ رئال مادرید در الکلاسیکو (دیاستفانو با زدن 18 گل به بارسلونا، بعد از لیونل مسی با 21 گل، در ردهی دوم بهترین گلزنان تاریخ الکلاسیکو محسوب میشود) است قرار گیرد و این میتواند سکوهای رئال مادرید را بیش از پیش همصدا کند تا شاید با شکست بارسا، این برد را به او تقدیم کنند.
در طول حکومت ریورا و بخصوص ژنرال فرانکو یعنی در بین سالهای 1939 تا 1975؛ بیشتر مذاهب و گونههای مختلف زبان در اسپانیا، تضعیف شدند. به همین دلیل بود که مردم کاتالان به تیمشان لقب "فراتر از یک باشگاه" را دادند. در واقع مردم آن منطقه، تنها راه مقابله با فرانکو و بیان کردن مخالفتهای خود را، پیوستن به باشگاه بارسلونا میدانستند؛ چون ریسک کمتری داشت و از طرفی نیز کاملاً قانونی بود. البته در همان زمان هم، بازیکنانی از هر دو تیم بودند که با حکومت فرانکو دچار مشکل شده بودند. باشگاه رئال مادرید نیز همانند سایر مردم اسپانیا در جهت مبارزه با حکومت فرانکو تلاشهای بسیاری را در آن دورهی تاریخی صورت داد.

آمار بازیهای قبلی دو تیم به شرح زیر است:
برد رئال مادرید: 91 برد
تساوی: 48 تساوی
برد بارسلونا: 88 برد
گل زده رئال مادرید: 385 گل
گل زده بارسلونا : 371 گل
همانند تمام بازیهای بزرگ جهان، حساسیت پیش از بازیِ الکلاسیکو نیز چند روز مانده به این دیدار شروع شد و تا دمیده شدن سوت ابتدایی این دیدار همچنان ادامه خواهد داشت. اما سه نکته بر حساسیت اولین الکلاسیکوی امسال افزوده است که در زیر به آنها اشارهی کوتاهی خواهیم کرد.
** کریستیانو رونالدو – لیونل مسی
آنها بهترین بازیکنان جهان هستند اما هیچوقت با یکدیگر دوست نخواهند بود. وقتی کریستیانو رونالدو و لیونل مسی با یکدیگر روبهرو میشوند، تنها در ابتدای بازی به یک دست دادن ساده با هم اکتفا میکنند اما در طول سال رقابت (بخوانید دشمنی) آنها همیشه بحث اول مطبوعات است. فوتبال امروزه عصری را میگذراند که به رونالدو و مسی خلاصه شده است. دو بازیکنی که فاصله زیادی با دیگر فوتبالیستها دارند باید بیش از هر بازیکن دیگری قدردان هم باشند. هر زمان که رونالدو برای تیمش هتتریک میکند، مسی در بازی بعد سعی میکند برای بارسلونا هتتریک کند و یا حتی بیش از سه گل بزند. نتیجه فوقالعاده بوده و کافی است آمار گلزنی این دو بازیکن را با دیگر بازیکنان بزرگ دنیا مقایسه کرد.
رونالدو در پایان هفتهی هشتم، با بهثمر رساندن 15 گل و شکستن رکوردهای فراوان، قاطعانه در صدر جدول گلزنان جای گرفته است و لیونل مسی با 7 گل در تعقیب او است. اما آمار گلزنی در الکلاسیکو کاملاً به سود شمارهی 10 کاتالانها است. مسی با 21 گل، بهترین گلزن تاریخ الکلاسیکو محسوب میشود در حالیکه کریستیانو رونالدو در الکلاسیکو تاکنون تنها 13 گل بهثمر رسانده است.
هرچند مسی پس از 10 سال حضور در بارسا به این رکورد دست یافته و رونالدو سال پنجم حضور خود در برنابئو را تجربه میکند اما به هر حال آمار به سود مسی است و این ستاره آرژانتینی باز هم اولین هدف آبی و اناری ها در این دیدار خواهد بود. حال باید دید رونالدوی آمادهی این روزهای رئال مادرید آیا میتواند فاصلهی خود با مسی را در آمار گلزنی در الکلاسیکو کاهش دهد یا نتیجه به سود مسی و یارانش رقم خواهد خورد.

آیا این رابطه باید همین شکل ادامه یابد؟ هر دوی آنها هم تیمیهای بسیار خوبی دارند و از حمایت مربیان خود بهره میبرند، اما آنها باید ارزش رقابت بین خودشان را بدانند که باعث شده است کیفیت بازی آنها روزبهروز بهتر شود. بهتر از آن چیزی که فکرش را میکردند. بنابراین اگرچه ممکن است آنها قادر نباشند با هم زندگی کنند اما یک نکته بهطور قطع وجود دارد و آن هم اینکه آنها بدون هم نیز نمیتوانند زندگی کنند.
** از سیر تا پیاز ال کلاسیکو
A Is for All-Time Records
اولین دیدار دو تیم در سال 1902 برگزار شد و از آن زمان تاکنون، رئال مادرید و بارسلونا 228 بار برابر به میدان رفتند که 91 بار رئالیها به پیروزی رسیدند و ابیو اناری ها نیز در 88 بازی به برتری رسیدند. بارساییها در سالهای اخیر توانستند فاصله خودشان را با رئالمادرید کم کنند ولی هنوز به رکورد رقیب دیرینه خود نرسیدند.
B Is for Basketball
رئالمادرید و بارسلونا تنها در فوتبال با هم رقابت ندارند. با توجه به اینکه دو تیم در رشتههای مختلفی تیمداری می کنند، علاقهمندان به فوتبال می توانند هر ساله داربی های زیادی در رشتههایی چون بسکتبال، هندبال و راگبی ببینند که از این بین دیدار بسکتبال دو تیم اهمیت زیادی دارد.
C Is for Clasico
لقب این دیدار حساس کلاسیکو است که به خوبی بین اهالی فوتبال جا افتاده است.
D Is for Di Stefano
آلفردو دیاستفانو اسطوره فقید رئال مادرید دیگر در کنار رئالیها نیست تا این دیدار را تماشا کند. در واقع یکی از دلایل اختلاف این دو باشگاه، همین دیاستفانو بود. بارسایی ها رئال را متهم کردند که با نفوذ ژنرال مارکو دیکتاتور سابق اسپانیا توانستند دی استفانو را جذب کنند و از همان زمانها آتش کینه بین این دو تیم زبانه زد. دی استفانو در رئال مادرید عملکرد فوق العاده ای داشت و موفق شد 305 گل به ثمر برساند و تا نیم قرن برترین گلزن تاریخ این باشگاه بود. رکورد گلزنی این بازیکن بزرگ را رائول گونسالس شکست. هر چند رائول به دو برابر تعداد بازی های دی استفانو زمان نیاز داشت تا به این رکورد برسد.
E Is for Eto'o
بازیکنانی کمی بودند که بین این دو تیم جا به جا شدند. یکی از همین بازیکن ها ساموئل اتوئو کامرونی بوده است که از رئالمادرید به بارسلونا پیوست و بارها نیز به مدیران تیم مادریدی به خاطر بازی ندادن به او تاخت. اتوئو مدت ها کابلوس مدافعان رئال مادرید بود و توانست گل های زیادی در بارسلونا به نام خود ثبت کند.
F Is for Franco
ژنرال فرانکو دیکتاتور سابق اسپانیا از رئال مادرید به عنوان تیم دستگاه حکومتی حمایت می کرد. حمایتهای این بازیکن از جمله مالی و غیره باعث شد تا مردم کاتالان نتوانند نفرتشان را از مادرید و ژنرال فرانکو پنهان کنند.
G Is for Goals (lots of Them)
دیدارهای الکلاسیکو برخلاف داربی های دیگر جهان پرگل بوده است و همیشه علاقهمندان به فوتبال را سیراب کرده است. تاکنون 756 گل در تاریخ ال کلاسیکو به ثمر رسیده است که این نشان می دهد بازیهای دو تیم در این داربی مهیج تا چه حد پرگل بوده است. میانگین گل این بازی 3.3 به ازای هر بازی است.
H Is for Hans Kamper
هانس گامپر یا به قول کاتالانی ها خوان گامپر موسس باشگاه بارسلونا است که این باشگاه را در سال 1899 یعنی 3 سال زودتر از رئال مادرید تاسیس کرد. خوان گامپر شخصیتی است که اهمیت زیادی برای کاتالانی ها دارد. خوان گامپر سوئیسی همچنین موسس باشگاه بازل و زوریخ در کشور سوئییس نیز بوده است.
I Is for Independencia
بارسلونا یعنی فراتر از یک باشگاه و این دیدار بهترین فرصت برای هواداران این تیم است که شعارشان که همان جدایی از اسپانیا است را به صدا در آورند. همیشه بازی های دو تیم که در ورزشگاه نیوکمپ برگزار می شود به محلی برای هواداران بارسلونا تبدیل میشود که خواسته شان را به زبان آورند.
J Is for Julian Palacios and Juan Padros
خولین پالاسیو و خوان پاردوس موسسان باشگاه رئال مادرید محسوب می شوند که در سال 1901 با جمع کردن تیمی در مادرید باشگاه رئال مادرید را تاسیس کردند. البته هیچ کدام از این دو مرد احتمالا آن روزها فکرش را هم نمی کردند که رئال مادرید در آینده به چه تیم بزرگ و معتبری تبدیل خواهد شد.
K Is for Karim Benzema
کریم بنزما چند سالی است که گل زدن در ال کلاسیکو را یاد گرفته است. او در 3 سال گذشته حد اقل در یک الکلاسیکو توانسته گلزنی کند. این مهاجم فرانسوی در بازی شنبه نیز مهاجم اصلی رئال مادرید خواهد بود و هواداران بارسلونا باید کاملا حواسشان به بنزما باشند تا رکورد گل نخوردن تیمشان در لیگا نشکند.
L Is for Luis Suarez
این دیدار می تواند به یک دیدار به یاد ماندنی برای لوئیس سوارس تبدیل شود. این مهاجم اروگوئه ای در بازی روز شنبه میتواند برای اولین بار پس از جام جهانی در یک دیدار رسمی باشگاهی به میدان برود. سوآرس در رده ملی همراه اروگوئه به میدان رفت و توانست در بازی دوستانه اروگوئه و عمان 2 گل به ثمر برساند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این بازیکن می تواند در الکلاسیکو نیز بدرخشد. او به تازگی جایزه کفش طلای فوتبال اروپا را به خود اختصاص داده است.
M Is for Manuel Sanchis
هیچ بازیکنی به اندازه مانوئل سانچس معنای ال کلاسیکو را نمی فهمد. این مدافع سابق رئالمادرید 43 الکلاسیکو را تجربه کرده است و رکورددار بازی در این دیدار است.
N Is for No Goals
جالب است بدانید که در تاریخ دیدارهای این دو تیم تاکنون تنها 6 دیدار با تساوی به پایان رسیده است. این به این معنا است که کیفیت این دیدار تا چه حد بالا است و مهاجمان دو تیم چه شرایطی در این دیدار دارند.
O Is for Oro (Gold)
جایزه توپ طلای فوتبال جهان در سال های گذشته بین لیونل مسی و کریستیانو رونالدو دست به دست شده است و خیلیها معتقدند امسال نیز رونالدو این جایزه را به خود اختصاص خواهد داد. اگر رونالدو این توپ طلا را فتح کند، او و مسی در مجموع 7 توپ طلا دارند که جالب به نظر میرسد. باید ببینیم آیا بازیکنی پیدا می شود که بتواند با کنار زدن این دو بازیکن توپ طلای فوتبال جهان را به خود اختصاص دهد یا خیر.
P Is for Pig's Head
این همان چیزی بود که هواداران بارسلونا با آن به استقبال لوئیس فیگو، ستاره سابقشان رفتند. وقنی فیگو به قول هواداران بارسلونا خیانت کرد و به رئال مادرید پیوست، هواداران بارسلونا به او فهماندند که این بازی تا چه حد برای آنها ارزش دارد و با دلار و سر خوک به استقبال فیگو رفتند.
Q Is for Quashed Result
در سال 1943 یک نتیجه بین این دیدار رقم خورد که بعدها از کارنامه بازی این دو تیم پاک شد. بارسلونا در دیدار رفت جام حدفی موفق شد با 3 گل رئال مادرید را شکست دهد ولی رئال در بازی برگشت موفق شد با نتیجه 11 بر یک این تیم را شکست دهد و در مجموع با برتری 11 بر 4 راهی مرحله بعد شود. گفته می شود که ژنرال فرانکو قبل از بازی برگشت به رختکن بارسلونا رفته است و به بازیکنان این تیم هشدار داده است که در صورت جدی گرفتن بازی تنبیه خواهند شد. پس از این صحبتها این نتیجه از تاریخ دیدارهای دو تیم پاک شد.
R Is for Ronaldinho
رونالدینیو یکی از ستارگان تاریخ دیدار دو تیم رئال مادرید و بارسلونا است. این بازیکن برزیلی با هنر ناب خود ارزش بازیکنان برزیلی را نشان داد. هیچکس بازی زیبای رونالدینیو را در سانتیاگو برنابئو فراموش نمی کند، جایی که این بازیکن 2 گل به ثمر رساند و حتی مورد تشویق هواداران رئالی قرار گرفت.
S Is for Standing Ovations
قسمت پشت دروازه رئالیها را هواداران افراطی این تیم در اختیار دارند که با سر و صداهای خود جو خاصی به این ورزشگاه میدهند. این سر و صداها در بازی الکلاسیکو بیشتر از قبل میشود.
T Is for Turncoats
در تاریخ این دو باشگاه 33 بازیکن بودند که بین این دو تیم جا به جا شدند. اخرین بازیکنی که بین این دو تیم جا به جا شد خاویر ساویولا بوده است که در سال 2007 از رئال به بارسلونا رفت. جنجالیترین انتقال ها بین این دو تیم را نیز لوئیس انریکه و لوئیس فیگو در اختیار دارند.
U Is for Ultras
در این دیدار نیز پلیس مادرید باید تدابیر ویژه ای برای تیفوسی های این دو تیم بیندیشد تا مانع بروز درگیری شود.
V Is for Villarato
به معنای کمک گرفتن بارسلونا در داوری برای پیروزی در ال کلاسیکو است. مادریدیها معتقد هستند بارسلونا تیم محبوب داوران است و به همین خاطر همیشه برای این تیم پنالتی گرفته میشود.
W Is for Worldwide Audience
این بازی نه تنها در اسپانیا، که در سراسر جهان نیز به شدت دنبال میشود و علاقهمندان زیادی دارد.
X Is for Xavi
ژاوی یکی از باسابقه ترین بازیکنان حاضر در الکلاسیکو است که رهبر بارسلونا محسوب می شود و از احترام خاصی بیم هواداران بارسلونا و حتی رئالمادرید برخوردار است!
Y Is for Yogurines
به معنای تیم پایه و تیم جوانان است. این همان طعنه ای است که هواداران بارسلونا به رئالیها میزنند و آنها را متهم می کنند که مانند بارسلونا از آکادمی فعال لاماسیا بهرهمند نیست. خیلی از بازیکنان بارسلونا به همین خاطر از آکادمی به تیم اصلی رسیدند، در حالی که این امار برای رئال مادرید بسیار کم است.
Z Is for Zamora
ریکاردو زامورا دروازهبانی است که برای هر دو تیم بازی کرده است و بعدها نام این دروازهبان به بهترین دورازهبان فصل داده می شود.
** بازیهای خاطره انگیز
1974 -1973 ، رئال مادرید صفر – بارسلونا 5
یوهان کرایف هلندی، بارسلونا را که 14 سال قهرمان لیگ نشده بود، متحول کرد و آنها را به پیروزی بزرگی در برنابئو برابر رئال رساند. نتیجهای که به عنوان یکی از تحقیرآمیزترین شکستهای رئال در نظر گرفته میشود. کرایف، به تنهایی دو گل به بارسلونا زد. او توپ را از میانهی زمین خودی پیش برد و با به زانو درآوردن مدافعان رئال، ماریانو گارسیا رمون، سنگربان حریف را نیز تسیلم کرد. بارسلونا آن فصل قهرمان شد.
1985-1984 رئال مادرید صفر بارسلونا 3
بارسلونا در اواسط دههی 80 با تری ونبلز رنگ و بوی انگلیسی به خود گرفته بود، استیو آرچی بالد اسکاتلندی، گری لینکر و مارک هیوز ولزی، به نوکمپ آمدند. ارچی بالد که او را با لقب آرچی گل میشناختند، بهترین بازیکن این ال کلاسیکو بود. او یک گل زد و دو گل ساخت. بارسلونا شیرینی دیگری را در خانه مادرید جشن گرفت. ارزش این سه امتیاز، بسیار بیشتر از دیدارهای گذشته بود. چرا که این دو برای قهرمانی با یکدیگر دسته و پنجه نرم میکردند . دو فصل پس از این، لینکر سه گل در پیروزی سه بر دو بارسلونا در برابر رئال مادرید در نوکمپ زد.
1994-199بارسلونا 5 رئال - مادرید صفر
این داربی از آن روماریو مهاجم بینظیر برزیلی بود. تیمی که مربی آن کرایف بود با هنرنمایی روماریو در نوکمپ پیروز شد. این مهاجم در این دیدار سه گل زد. بارسلونا چهارمین قهرمانی پیاپی خود را به لطف ضربهی پنالتی که مدافع دپورتیو لاکرونیا برابر والنسیا در آخرین بازی فصل از دست داد، جشن گرفت.
1995-1994 رئال مادرید 5 - بارسلونا صفر
انتقام شیرین از بارسلونا ! ایوان زامورانو شیلیایی، در این دیدار سه گل زد . آماویسکا و لوییس انریکه مدتی پس از این بازی به بارسلونا پیوستند و گلهای بارسلونا را به ثمر رساندند. رئال به لطف این پیروزی بالاتر از دپورتیو قهرمان لیگ شد.
2010-2011 بارسلونا 5 – رئال مادرید صفر
ژوزه مورینیو در اولین حضورش در الکلاسیکو طعم تلخ شکست را چشید و تیمش با 5 گل برابر بارسلونا در کاتالان شکست خورد. واکنش جالب پیکه پس از پایان این دیدار تا مدت ها سوژه رسانهها بود.
2011-2012 رئال مادرید یک – بارسلونا صفر
دو تیم در فینال کوپادل ری به مصاف هم رفتند که بازی در پایان 90 دقیقه با تساوی بدون گل در جریان بود و به وقتهای اضافه کشیده بود. در نهایت این شاگردان مورینیو بودند که با گل کریستیانو رونالدو موفق شدند به قهرمانی در کوپا دل ری دست یابند.
برچسبها:
تأسیس باشگاه فوتبال بارسلونا (۱۹۲۲–۱۸۹۹)


در ۲۲ اکتبر سال ۱۸۹۹ میلادی، هانس گمپر تمایل خود را به صورت آگهی در لوس دپورتس برای تأسیس باشگاه فوتبال اعلام کرد. در ۲۹ نوامبر همان سال در جلسهٔ خیمناسیو سوله نتایج مثبتی حاصل شد و در نهایت یازده بازیکن شامل واتر وایلد، لوئیس دی اوسو، بارتومئو ترادس، اوتو کونزله، اوته مه یر، انریک دوکال، پره کبوت، کارلس پوجول، جوزپ لوبت، جانپارسونز و ویلیام پارسونز جذب شدند و باشگاه فوتبال بارسلونا متولد شد.[۱] بارسلونا شروع موفقیت آمیزی در مسابقات ملی و منطقهای نظیر مسابقات فوتبال کاتالونیا و کوپا دل ری داشت. در ۱۹۰۲ میلادی باشگاه اولین جام خود، کوپا ماکایا را بالای سر برد و نیز در همان سال در فینال اولین دوره کوپا دل ری به مصاف بیزکایا رفت که ۱ – ۲ مغلوب شد.[۲] در ۱۹۰۸ میلادی، درحالی که باشگاه در شرایط مالی سختی قرار داشت و جز قهرمانی در مسابقات فوتبال کاتالونیا در ۱۹۰۵ میلادی تا آن زمان نتوانسته بود پیروزی دیگری به دست آورد، خوان گمپر به عنوان ریاست باشگاه برگزیده شد. گمپر در ۵ دوره متفاوت، در بین سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۵، ریاست باشگاه را بر عهده داشت، و مجموعاً حدود ۲۵ سال را در خدمت باشگاه گذراند. از مهمترین دستاوردهای وی میتوان کمک به بارسا برای به دست آوردن ورزشگاه اختصاصی را خاطر نشان کرد.[۳]
در ۱۴ مارس ۱۹۰۹ میلادی، بارسلونا به ورزشگاه اینداستریا که بزرگتر بود و ۸٬۰۰۰ نفر گنجایش داشت، نقل مکان کرد. از ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۴ میلادی، بارسلونا در جام پیرنه شرکت کرد و به عنوان بهترین تیم لانگیدوک، میدی، ناحیه آکیتن، باسک و کاتالونیا انتخاب شد. در آن زمان شرکت کردن در این رقابتهای آزاد برای تیم بسیار مفید بود.[۴][۵] در همین دوره زبان رسمی باشگاه از کاستیلن به کاتالونیایی تغییر کرد و تیم بهتدریج به یکی از نمادهای مهم کاتالونیا تبدیل شد، تاجایی که برای بسیاری از طرفداران، حمایت از تیم بیشتر به واسطهٔ جایگاه اجتماعی آن و نه بازی خود تیم اهمیت داشت.[۶]
گمپر، جک گرینول را به عنوان اولین مربی تمام وقت بارسلونا انتخاب کرد. وی همچنین تلاشهایی برای افزایش تعداد اعضای باشگاه انجام داد، به طوری که در سال ۱۹۲۲ میلادی، تعداد اعضای باشگاه به بیش از ۲۰٬۰۰۰ نفر افزایش یافت. این افزایش اعضا به لحاظ مالی تیم را قادر به تهیه ورزشگاه جدید ساخت. در نهایت باشگاه به ورزشگاه لس کورتس که در همان سال افتتاح شده بود، نقل مکان کرد.[۷] ورزشگاه جدید ۲۲٬۰۰۰ نفر گنجایش داشت که بعدها به ۶۰٬۰۰۰ نفر هم رسید.[۸] در دوران گمپر، تیم فوتبال بارسلونا موفق شد یازده بار مسابقات فوتبال کاتالونیا، شش بار کوپا دل ری و چهار بار کوپا دی پیرنه را فتح کرده و نخستین «عصر طلایی» خود را تجربه کند.[۲][۳]
ریورا٬ جمهوری خواهی و جنگ داخلی (۱۹۵۷–۱۹۲۳)

در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۵، جمعیت حاضر در یکی از مسابقه در حرکتی خودجوش برای اعتراض به دیکتاتوری میگوئل پریمو ده ریورا سرود ملی را هو کردند که در پی آن حکومت در واکنش به این عمل ورزشگاه را شش ماه تعطیل کرد و گمپر نیز مجبور به کنارهگیری از ریاست باشگاه شد.[۹] همزمان با حرکت حرفهای شدن باشگاهها، در ۱۹۲۶ مدیران بارسلونا برای اولین بار حرکت بارسلونا را درجهت حرفهای شدن اعلام کردند.[۷] در ۱۹۲۸، بارسلونا پیروز جام اسپانیا شد، در مراسم اهدای جام ترانهٔ اودا اِ پلاکتو از رافائا آلبرتی یکی از اعضای اصلی گروه «نسل ۲۷» در وصف عملکرد قهرمانانه دروازه بان بارسا خوانده شد.[۱۰] در ۳۰ ژوئیه ۱۹۳۰، بنیان گذار باشگاه، خوان گمپر، بعد از دورهای افسردگی به واسطهٔ مشکلات شخصی و اقتصادی اقدام به خودکشی کرد.[۳]
اگرچه بارسلونا با بازیکن سرشناسی چون جوزپ اسکولا به کار خود ادامه میداد، باشگاه به دلیل کشمکشهای سیاسی که جامعه ورزشی را به کلی تحت شعاع قرار داده بود، وارد دورهای از افت شد.[۱۱] باوجود کسب قهرمانی در سالهای ۱۹۳۰، ۱۹۳۱، ۱۹۳۲، ۱۹۳۴، ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸[۲] در مسابقات کاتالونیا، بارسلونا هیچ موفقیتی در سطح ملی (بجز عنوان بحث برانگیز ۱۹۳۷) به دست نیاورده بود. یک ماه پس از شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۶، برخی از بازیکنان بارسلونا و اتلتیک بیلبائو داوطلب خدمت سربازی در جمع افرادی شدند که در مقابل شورشیان نظامی میجنگیدند.[۱۲] در ۶ اکتبر همین سال جوزپ سانیول مدیر باشگاه و از اعضای حامی حزب سیاسی استقلال طلب، توسط سربازان فالانژ در نزدیکی گواداراما به قتل رسید.[۱۳] در تابستان ۱۹۳۷، تیم به اردوی مکزیک و ایالات متحده رفت. این اردو اگرچه به لحاظ مالی باشگاه را در امان نگه میداشت، اما نیمی از تیم به دنبال پناهندگی در کشورهای فرانسه و مکزیک بودند. در ۱۶ مارس ۱۹۳۸، بارسلونا مورد بمباران هوایی قرار گرفت که به کشته شدن ۳۰۰۰ تن انجامید و دفتر باشگاه نیز از این بمباران در امان نماند.[۱۴] کاتالونیا چند ماه بعد به تصرف در آمد. باشگاه به نماد نافرمانی کاتالانیسم تبدیل شد و در پیمحدودیتهای ایجاد شده اعضای آن به ۳٬۴۸۶ نفر کاهش یافت.[۱۵] پس از جنگ داخلی، پرچم کاتالونیا ممنوع اعلام شد و تیمها از استفاده از نامهای غیراسپانیایی نیز منبع شدند. این اقدام باشگاه را مجبور به تغییر نام به (به اسپانیایی: Club de Fútbol Barcelona) و حذف پرچم کاتالونیا از لباس تیم کرد.[۸]
در ۱۹۴۳، بارسلونا در نیمه نهایی مسابقات کوپا دل جنرالیسمه به مصاف رئال مادرید رفت. دیدار رفت دو تیم در لس کورتس با نتیجه ۳–۰ به نفع بارسلونا پایان یافت. پیش از بازی برگشت، اعضای تیم بارسلونا با رئیس امنیت دولت فرانسیسکو فرانکو دیدار داشتند و او به آنها یادآوری کرد که تنها به علت سخاوتمندی رژیم آنها امکان بازی کردن را دارند. در بازی برگشت رئال مادرید با نتیجه ۱۱–۱ بارسلونا را شکست داد.[۱۶] علیرغم فشارهای سیاسی آن زمان، بارسلونا در ده ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ توانست موفقیتهای قابل توجهی را کسب کند. بارسا با مربیگری جوزپ سامیتیر و بازیکنانی چون سزار، آنتونی رامالتس و خوان ولاسکو در سال ۱۹۲۹ توانست برای اولین بار قهرمان لا لیگا شود. این عنوان را توانست در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ نیز به دست آورد. همچنین در سال ۱۹۴۹ توانست برای اولین بار کوپا لاتین را فتح کند. در ژوئن ۱۹۵۰ باشگاه قرار دادی با لادیسلائو کوبالا بست، او یکی از افراد تاثیر گذار در بارسلونا بود.
در یکشنبه بارانی سال ۱۹۵۱، انبوهی از جمعیت پس از پیروزی ۲–۱ در برابر سانتاندر، ورزشگاه لس کورتس را بدون استفاده از تراموا ترک کردند که شگفتی مسئولین حکومتی را برانگیخت. در آن زمان در بارسلون کارکنان تراموا اعتصاب کرده بودند و این حمایت از جانب طرفداران بارسلون از حرکت آنان صورت گرفت. رویدادهایی از این قبیل چهرهای متفاوت از باشگاه یا تعلق آن به فراتر از کاتالونیا را نشان میداد. برخی اسپانیاییهای تندرو باشگاه را مدافع حقوق بشر و آزادی میدانستند.[۱۷][۱۸]
بارسلونا توانست با مربیگری فردیناند دائوییک و بازی لادیسلائو کوبالا در سال ۱۹۵۲ پنج عنوان قهرمانی مختلف شامل لا لیگا، کوپا دل جنرالیسمه (یا همان کوپا دل ری)، کوپا لاتین و کوپا اوا دوارته و کوپا مارتینی روسی را بالای سر ببرد. همچنین در ۱۹۵۳ نیز توانست مجدداً لا لیگا و کوپا دل جنرالیسمه را فتح کند.[۸]
باشگاه فوتبال بارسلونا (۱۹۷۸–۱۹۵۷)

بارسلونا با مربیگری هلنیو هررا و لوییز سوارز جوان (بازیکن سال فوتبال اروپا در ۱۹۶۰) و دو بازیکن مجارستانی به توصیه کوبالا با نامهای ساندور کوچیس و زولتان زیبور توانست دو عنوان ملی دیگر در سال ۱۹۵۹ و لا لیگا و جام بین شهری را در ۱۹۶۰ کسب کند. در ۱۹۶۱ بارسلونا اولین باشگاهی بود که توانست رئال مادرید را در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شکست دهد، اما در فینال با نتیجه ۳–۲ مغلوب بنفیکا شد.[۱۹][۲۰][۲۱]
کار ساخت ورزشگاه نیوکمپ در سال ۱۹۵۷ به پایان رسید و این بدین معنا بود که باشگاه مقداری پول برای خرید بازیکنان جدید داشت. دهه ۱۹۶۰ موفقیتهای کمتری برای باشگاه به همراه داشت و لا لیگا کاملاً در دست رئال مادرید بود.[۲۱] از جنبههای مثبت دهه شصت میتوان به ظهور بازیکنانی چون جوزپ فوسته و کارلس رکساچ و پیروزی باشگاه در کوپا دل جنرالیسمه در ۱۹۶۳ و جام بین شهری در ۱۹۶۶ اشاره کرد. همچنین بارسلونا توانست رئال مادرید را در فینال کوپا دل جنرالیسمه در ورزشگاه برنابئو در حالی که فرانکو بازی را تماشا میکرد، شکست دهد و بخشی از اقتدار سابق خود را به نمایش بگذارد. با پایان یافتن دوره دیکتاتوری فرانکو در ۱۹۷۴، نام باشگاه به نام اصلیش تغییر کرد، طراحی تاج آن به شکل اولیهاش برگردانده شد و دوباره حروف اصلیش را به دست آورد.[۲۲]
فصل ۱۹۷۳–۱۹۷۴ شاهد حضور یوهان کرایف بود که برای ثبت یک رکورد جهانی به مبلغ ۹۲۰ هزار پوند از آژاکس خریداری شد.[۲۳] یوهان کرایف در مصاحبهای با یکی از خبرگزاریهای اروپا گفت:«من بارسلونا را به رئال مادرید ترجیح دادم زیرا نمیتوانم برای تیمی بازی کنم که با فرانکو ارتباط دارد.» و این مصاحبه خیلی سریع او را به چهره محبوب هواداران بارسا تبدیل کرد و زمانی که وی نام فرزندش را یوردی، یک نام محلی کاتالانی گذاشت، بر میزان این محبوبیت افزوده شد.[۲۴] یوهان کرایف به همراه بازیکنان خوب دیگری چون خوان مانوئل آسنسی، کارلس رکساچ و هوگو سوتیل به باشگاه کمک کردند تا بتواند بعد از دهه ۱۹۶۰ با شکست ۵–۰ رئال مادرید در سال ۱۹۷۴ قهرمان لالیگا شود.[۲۵] یوهان کرایف در ۱۹۷۳ در اولین دوره حضورش در بارسا به عنوان بهترین بازیکن سال اروپا برای بار دوم انتخاب شد، او در سال ۱۹۷۱، زمانی که برای آژاکس بازی میکرد توانسته بود این عنوان برای اولین بار کسب کند، همچنین برای بار سوم در سال ۱۹۷۴ درحالی که همچنان برای بارسلونا بازی میکرد مجدداً این عنوان را تصاحب کرد.[۲۶]
نونیز و ثبات در مدیریت (۲۰۰۰–۱۹۷۸)
زوبیزارتا (کاپیتان)
خوان کارلوس
کومان
ناندو
فرر
باکرو
اسیبو
گواردیولا
لادروپ
سالیناس
استویچکوف
|
فینال جامملتهای اروپا در سال۱۹۹۲ |
در سال ۱۹۷۸ جوزپ لوییس نونیز در انتخاباتی توسط اعضای باشگاه به عنوان مدیر جدید انتخاب شد. این تصمیم بسیار نزدیک و متصل به گذار اسپانیا در مسیر دموکراسی و پایان یافتن دیکتاتوری فرانکو در سال ۱۹۷۴ بود. هدف اصلی نونیز ارتقا دادن بارسا به سطح یک باشگاه جهانی از طریق ثبات بخشیدن به آن در زمین و خارج از آن بود. وی به توصیه کرایف، آکادمی جوانان بارسلونا، لا ماسیا را در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۹ تأسیس کرد.[۲۷] دوره ریاست او ۲۲ سال به طول انجامید و بر بارسلونا تاثیر بسازایی گذاشت. از زمان نونیز سیاستهای سختگیرانهای برای دستمزد و نظم و انضباط به جا مانده است.[۲۸][۲۹]
در ۱۶ مه ۱۹۷۹ بارسلونا با شکست ۴–۳ فورتونا دوسلدورف در مقابل بیش از ۳۰٬۰۰۰ طرفدار بارسلونایی که برای دیدن بازی به بازل سوئیس آمده بودند، توانست برای اولین بار جام در جام اروپا فتح کند. در ۱۹۸۲ مارادونا با قراردی به مبلغ ۵ میلیون پوند از بوکا جونیورز خریده شد و دهمین رکورد جهان از حیث مبلغ قرار داد رقم خورد.[۳۰] در پایان فصل ۱۹۸۳–۱۹۸۲ بارسلونا توانست با مربیگری منوتی، رئال مادرید را شکست دهد و قهرمان کوپا دل ری شود. حضور مارادونا در بارسا دیری نپایید و او بارسلونا را برای پیوستن به ناپولی ترک کرد. در آغاز فصل ۱۹۸۵–۱۹۸۴ تری وینابلز به عنوان مربی انتخاب شد و توانست لا لیگا را با هافبک برجستهٔ آلمانی، برند شوستر فتح کند. در فصل بعدی او تیم را به مرحله فینال جام باشگاههای اروپا برد که در ضربات پنالتی بارسا مغلوب استوا بخارست شد و عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد.[۲۸]
پس از جام جهانی فوتبال ۱۹۸۶ باشگاه گری لینکر آقای گل آن رقابتها را از باشگاه اورتون خرید و با دروازهبان آندونی زوبیزارتا قرار دادی طولانی بست. اما تیم در حالی که شوستر در محرومیت به سر میبرد نتوانست موفقیتهای زیادی کسب کند. وینابلز در آغاز فصل ۱۹۸۸–۱۹۸۷ از بارسا اخراج و لوییس آراگونز جانشین او شد. تمرد بازیکنان از نونیز در رویدادی که به هسپریا موتینی شهرت دارد در همین فصل رخ داد و این فصل با پیروزی ۱–۰ در مقابل رئال سوسیداد در فینال کوپا دل ری به پایان رسید.[۲۸]

در سال ۱۹۸۸ کرایف به عنوان سرمربی به باشگاه بازگشت و به زبان سادهتر یک تیم رویایی جمع کرد. در حالی که باشگاه با ستارههای بینالمللی چون روماریو، رونالد کومان، میشل لادروپ و هریستو استویچکوف قرار داد داشت، او ترکیبی از بازیکنان اسپانیایی چون خوزه ماری باکرو، جوزپ گواردیولا و تکسیکی بگیریستین را به زمین میبرد.[۳۱] بارسا زیر نظر یوهان کرایف توانست چهار عنوان قهرمانی لالیگا را بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ پی در پی کسب کند. در رقابتهای اروپایی نیز با شکست سمپدوریا در فینال جام در جام اروپا ۱۹۸۹ و لیگ قهرمانان اروپا ۱۹۹۲ هر دو عنوان قهرمانی را به دست آورد. همچنین بارسا کوپا دل ری در سال ۱۹۹۰، سوپر جام اروپا در سال ۱۹۹۲ و سه سوپر جام اسپانیا را نیز ازآن خود کرد. یوهان کرایف با ۱۱ عنوان قهرمانی، موفقترین مربی باشگاه تا به امروز بوده و با ۸ سال مربیگری پی در پی بیشترین مدت باقیماندن در سمت مربیگری باشگاه را داراست.[۳۲] بخت یوهان کرایف در فینال دو فصل آخر مربیگریش برگشت و کسب نتایج ضعیف اسباب اخراج او توسط نونیز را فراهم کرد.[۲۸]
بابی رابسون جایگزین کرایف شد و تنها در فصل ۱۹۹۷–۱۹۹۶ در این سمت باقیماند. او رونالدو را از پیاسوی خرید و توانست سه جام کوپا دل ری، سوپر جام اسپانیا و جام در جام اروپا را برای باشگاه به ارمغان آورد. حضور رابسون تنها یک راه حل کوتاه مدت بود تا لوئیس فن خال بتواند به باشگاه بپیوندد.[۳۳] رونالدو نیز چون مارادونا برای مدت کوتاهی در باشگاه ماند و سپس به اینتر میلان پیوست. به هرشکل ستارگان تازهای چون لوییس فیگو، پاتریک کلایورت، لوئیس انریکه و ریوالدو در باشگاه ظاهر شدند و بارسا هر دو جام کوپا دل ری و لا لیگا را در سال ۱۹۹۸ بالای سر برد. در ۱۹۹۹ ریوالدو به عنوان چهارمین بازیکن بارسلونا توانست عنوان بهترین بازیکن فوتبال سال اروپا را کسب کند. علیرغم تمام این موفقیتها داخلی، عدم پیروزی بارسا در فینال لا لیگا ۲۰۰۰ که سبب قهرمانی رئال مادرید شد، استعفای نونیز و فن خال را در پی داشت.[۳۳]
رفتن نونیز و آمدن لاپورتا (۲۰۱۰–۲۰۰۰)
والدس
اولوگوئر
مارکز
پویول (کاپیتان)
جووانی
دکو
ادمیلسون
ون بومل
رونالدینهو
ژولی
اتوئو
|
فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال۲۰۰۶ |

رفتن نونیز و فن خال از باشگاه قابل مقایسه با پیوستن لوییس فیگو به رئال مادرید نبود، فیگو نه تنها کاپیتان دوم تیم بلکه به عنوان قهرمانی قابل ستایش نزد هواداران بارسا شناخته میشد، تاجایی که بسیاری از کاتالونیاییها او را از خودشان میدانستند. هواداران بارسا که از تصمیم پیوستن فیگو به رقیب دیرینه خود بسیار ناراحت بودند، این ناراحتی را با استقبال خشمآلود خود از حضور فیگو در نیوکمپ نشان میدادند، حتی در اولین حضور او در نیوکمپ به سمتش یک کله خوک و شیشه پر ویسکی پرتاب کردند.[۳۵] در سال ۲۰۰۰ خوان گسپارت جایگزین نونیز شد و به مدت سه سال در این سمت باقیماند. در این مدت باشگاه شاهد رفتوآمد مربیان بود. در نهایت فن خال برای بار دوم به باشگاه بازگشت ولی از آنجایی که نتیجه مثبتی حاصل نشد، فن خال و گسپارت هر دو استعفا دادند.[۳۶]
پس از دوران ناموفق گسپارت، باشگاه با ترکیبی از مسئولین جوان به اوج بازگشت. خوان لاپورتا جایگزین گسپارت شد و فرانک ریکارد بازیکن سابق تیم ملی فوتبال هلند به عنوان مربی بارسا انتخاب شد. تاثیر بازیکنان بینالمللی و ترکیب آنها با بازیکنان اسپانیایی تیم را به سمت کسب موفقیت مجدد سوق داد. بارسا توانست در سال ۲۰۰۵–۲۰۰۴ لا لیگا و سوپر جام اسپانیا را فتح کند و قرار دادی با رونالدینیو، بازیکن سال فوتبال جهان ۲۰۰۶ ببندد.[۳۷]
در فصل ۲۰۰۶–۲۰۰۵ بارسا مجدداً قهرمان لا لیگا و سوپر جام اسپانیا شد. در فینال لیگ قهرمانان بارسلونا در مقابل آرسنال قرار گرفت، درحالی که آرسنال تا پیش از ۱۵ دقیقه پایان بازی با ۱۰ بازیکن پیروز میدان بود، بارسا توانست نتیجه بازی را ۲–۱ به نفع خود تغییر دهد و جام را بعد از ۱۴ سال بالای سر بگیرد.[۳۸] در همان سال بارسلونا در جام باشگاههای جهان نیز شرکت کرد و در فینال با گل دقیقه ۸۲ حریف برزیلی خود، مغلوب اینترناسیونال شد.[۳۹][۴۰] اگرچه بارسلونا فصل ۲۰۰۷–۲۰۰۶ را با قدرت شروع کرد، اما در پایان بدون کسب هیچ عنوانی فصل را به پایان رساند. بعدها اردوی پیش از فصل در ایالات متحده که منجر به مصدومیت ساموئل اتوئو و لیونل مسی شد، به عنوان دلیل عدم موفقیت باشگاه اعلام شد.[۴۱][۴۲]
در لا لیگا که بارسا در بیشتر فصلها در جایگاه اول قرار داشت، در سال جدید بیثباتی باشگاه فرصتی برای پیشی گرفتن رئال مادرید و قهرمانی آنان شد. فصل ۲۰۰۸–۲۰۰۷ برخلاف سالهای گذشته موفقیتی برای باشگاه به همراه نداشت و در پی آن جوزپ گواردیولا مربی بارسلونا بی در پایان فصل جایگزین ریکارد شد.[۴۳]
بارسا در فینال کوپا دل ری ۲۰۰۹ با شکست ۴–۱ اتلتیک بیلبائو برای ۲۵امین بار قهرمان این رقابتها شد. سه روز پس از آن شکست رئال مادرید در رقابتهای لالیگا جام را برای بارسلونا در فصل ۲۰۰۹–۲۰۰۸ به ارمغان آورد. بارسا در حالی فصل را به پایان رساند که در ورزشگاه المپیک رم، منچستر یونایتد فاتح سال قبل جام باشگاهها را با نتیجه ۲–۰ شکست داد و سومین عنوان قهرمانی جام باشگاهها را فتح کرد. در نتیجه برای اولین بار در اسپانیا اولین سهگانه را به دست آورد.[۴۴][۴۵][۴۶] بارسا با شکست مجدد اتلتیک بیلبائو در فینال سوپر جام اسپانیا ۲۰۰۹ و پیروزی در مقابل شاختار دونتسک در فینال سوپر جام اروپا ۲۰۰۹ دو جام دیگر را نیز بالای سر برد.[۴۷] در دسامبر ۲۰۰۹، بارسا جام باشگاههای جهان ۲۰۰۹[۴۸] را نیز فتح کرد و اولین تیم تاریخ فوتبال شد که ششگانه جامها را توانست کسب کند.[۴۹] همچنین بارسلونا با فتح لالیگا با ۹۰ امتیاز و فتح سوپر جام برای ۹امین بار توانست دو رکورد تازه در فوتبال اسپانیا به ثبت برساند.[۵۰][۵۱]
برچسبها: